مبینامبینا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

مادر مبینا

دو هفته ای که گذشت ...

1393/11/20 17:04
نویسنده : مامان مبینا
1,462 بازدید
اشتراک گذاری

مامان ببخش که دیر به دیر برات مطلب مینوسم آخه خودت خون به دلم میکنی کچل و من نمیرسم برات بنویسم ولی با این وجود همیشه سعی خودم رو میکنم وبلاگت رو بروز نگه می دارم.

 

یکی از کار هایی که مبینا روزی چندبار تکرار میکنه و منو حرص عصبانیکچل میده اینه که میره کشوی لباساش رو باز میکنه و همه رو میریزه کف اتاق و باشون بازی میکنه و من بیچاره شاکی هم مجبورم روزی چند بار لباسا تا بزنم و بزارم توی کشو.

 

 

 

 

 

بدون عنوان :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آخر هفته رفتیم روستا خونه آقا جونم که خیلی خوش گذشتمحبت مبینا هم با بع بعی کوچولوها کلی بازی میکرد میدوید دونبالشون میگرفتشون بغلشون میکرد و نازشون میکرد و گریهگریهگریهگریه میکرد میخواست بع بعی های بزرگ هم براش بگیریم تا موهاشون رو بگیره و بکشهتعجب منم هرچی میگفتم مامان گناه دارن زبون بسته ها رو آزار نده به خرجش نمی رفتنه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات (126)

مامان مهدیس
20 بهمن 93 17:12
اخی عزیزم چقد خسته میشی اینجوری من از لباس تا کردن متنفرم:-) عکسای خوبی گذاشتی عزیزم:-)خیلی بامزه بودن:-)مبینا رو ببوس پیش منم بیا::-)
مامان مهدیس
20 بهمن 93 17:14
چقد این لباس صورتی بهت میاد مبینا جونم ماه شدی
✿ مه آ سا✿
20 بهمن 93 17:16
ای جونم قربونت برم روز به روز قشنگ تر میشی گلم میای پیشم?!
♥ نیکتا ♥
20 بهمن 93 17:29
سلام مادر مبینا جوووووون من قربون این دخمل خوشگل بشم شیطونی میکنه خیللی شما هم باید از دستش ناراحت باشین اما این کارا تو همه بچه ها پیش میاد راستی به منم سر بزنید و با نظرات قشنگتون خوشحالم کنید
مامان ریحانه
20 بهمن 93 18:15
ای جاااااااااااااااااانم مامانی غصه نخور این کار همه ی بچه هاست والا من دیگه کلافه شدم با این نازنین خانوم از این طرف جمع می کنم از اون طرف میریزه دیگه گریم در اومده باید باهاشون بسازیم تا بزرگ بشن
مامان ریحانه
20 بهمن 93 18:17
عکسای مبینا جون چه قشنگه فکر کنم خیلی بهش خوش گذشته بچه ها عاشق بع بعین بازم به مبینا من هنوزم می ترسم به گوسفند دست بزنم بین خودمون باشه از جوجه هم می ترسم
مامان ریحانه
20 بهمن 93 18:19
برای مبینا جون و مامان مهربون و عزیزش
مامان صفا
20 بهمن 93 19:16
شیطونی هاتم بامزه ان مثل خودت مبینا جون بوس فراوان واسه مبینا ومامانش.
مامانی و بابایی دخمل طلا
20 بهمن 93 20:49
ای جونممممممممممممممممممممممم عشق منی مبیناااااااااااااااااااااااااااجون
مامانی
20 بهمن 93 22:07
سلام عزیزم واااااااااااااای قربونش برم چه شیطنتی میکنه بچه های منم اینطوری شیطنت کنن
مامان کیمیا
21 بهمن 93 1:33
عزیزم زیاد حرص نخور حالاحالاها باید لباس تا کنی بذاری تو کشو ای پسر شیطون وبازیگوش وبانمک
مامان کیمیا
21 بهمن 93 1:35
عزیزم ببخشید اشتباهی به جای دختر نوشتم پسر تونظر قبلیم
مامان فاطمه
21 بهمن 93 2:31
سلام:باران منم اینجوری بود بخصوص وقتی میدید دارم لباس رو تا میکنم ....دخترای امروزی اینطوری به مادراشون کمک میکنن این خون تو دل کردن بعدا جز شیرین کاریاشون میشه دختر ما رو بوسش کن
مامان نازیلا
21 بهمن 93 10:44
مامانی غصه نخور این کار همه ی بچه هاست عکسای مبینا هم قشنگه حتما"خیلی بهش خوش گذشته
غزل , باباییش
21 بهمن 93 11:14
سلام ... میبینم که حسابی در گیری ... دوست منم درگیری شما رو داشت ... خوشگلم یه مدت کشوها رو با چسب بچسبون تا از سرش بیفته ... دوست من این کار رو کرد ... ولی یکیش رو باز بزار و تو اسباب بازی بزار ... دوستم این کار واسش حسابی جواب داد ... ایشالا به شما و هم اون وروجک هم جواب بده ... چه نینی نترسی ... من میترسم از ببعی
مامانی تبسم
21 بهمن 93 11:40
وای نگوو از این کشو بیرون ریختن... منم باهاش درگیرم ای جووونم که عاشق ببعی ها هستی و دنبالشون میکنی امیدوارم همیشه بهت خوش بگذره عزیز دلم
مامانی(برای دخترم زهرا)
21 بهمن 93 13:23
سلام عزیزم خوبین؟منم با زهرا مشکل ریخت وپاش دارم و هی اون می ریزه و من جمع میکنم ...خلاصه در کنار لیسانس مامانی بودن فوق دکترای نظافت چی بودن هم گرفتم البته تا الان... راستی حواستون باشه هرکی ببعی بگیره شریک جرم مبینا محسوب میشه ها.نماینده ی انجمن حمایت از حیوانات اهلیاینها هم انجمن دار کردیمشان رففففت
شبنم.س
21 بهمن 93 16:02
عزیزم صبرکن کابینتات مونده،آنیسا الانم باکابینتا ورمیره،بخداهمه سرویسام ناقص شدند
مامان زهرا
21 بهمن 93 23:56
عزیزم چقدر تو نازی مامانی حالا کجاشو دیدی بزار بزرگتر بشه اونوقت کل خونرو میریزه به هم خدا حفظش کنه
فاطمه & فائزه
22 بهمن 93 12:56
آخ عزیزمبچه دیگه.بیاین وب داداشی
مامان زهرا
22 بهمن 93 16:06
سلام مریم جون حرص نخور حالا حالاها باید لباس تا کنیم وبزاریم سر جاش زینب هم اینجوریه ولی پیش من جرات نمی کنه فقط وقتی باباش میاد ایول به مبینا جون من تو این سن از گوسفند میترسم زینب هم تا حالا از نزدیک گوسفند ندیده نمی دونم چه عکس العملی نشون میده
مامان ناهید
22 بهمن 93 19:28
سلام عزیزم خوبید ؟ومبینا جون خوبه ؟یه عالمه بوس برا مبینای ناز وخوشگل ومامان مهربونش
مامان ناهید
22 بهمن 93 19:30
سلام عزیزم خوبید ؟ مبیناجون خوبه؟ یه عالمه بوس برای مبینای ناز وخوشگل ومامان مهربونش
مامان ناهید
22 بهمن 93 19:52
ببخشید گلم دیر کردم به خدا نمی دونم دیگه چطور وقت خودمو تنظیم کنم ویه کم برا خودم باشم اومده بودم وبت همین دیروز از بس بچه ها شلوغ کردن مجبور شدم پا شم دور از جونت سه تا از انگشتام هم با تیغ نایسر دایسر به شدت آسیب دیدن بعد سه روز هنوز به چیزی می خوره خون میاد ودرد می کنه پارسال هم همین موقع ها بود که داشتم غذای محمد رضارا با میکسر میکس می کردم بعد تمیز کردن یادم رفته بود از برق بکشم دستم رفت رو دکمه ش انگشتمو زخمی کرداونم بد جوری امسال همیم بلا سرم اومده دیگه این گرفتاریها نمی زاره به دوستان عزیزم سر بزنم بازم منو ببخش
مامان ناهید
22 بهمن 93 19:53
جوووووونم مبینا جون هم کلی شیطون بلا شده محمد منم مثل مبینا جون مرتب جاش تو کشو لباسیه وکمد دیواری فداش یشم از هوشیاریشه این قدر شیطنت می کنه باید تحمل کنید دیگه
مامان ناهید
22 بهمن 93 19:55
قربونش برم پیداست خونه آقا جونش کلی بهش خوش گذشته عکسها خیلی خوشگلن وپرخاطره چه ذوقی هم کرده
مامان ناهید
22 بهمن 93 20:18
شبتون به خیر بازم میام مبینا جون یه ماچ آبدار کنید
مامان ناهید
22 بهمن 93 20:19
راستی دمت گرم نظرات با برسی شما تایید میشن این عالیه
✿ مه آ سا✿
22 بهمن 93 22:45
سلام عزیزم په قدر نی نی گلت ناز شده من آپم لطفا بیا و برام نظر بده
بابا و مامان آروین کوچولو
23 بهمن 93 8:19
عاشقتم عسییییییسم ماشاله بزرگ شده این عسل طلا حتما برای کشو ها و کابینتدها قفل محافظ کودک بذار مخصوصا تو آشپزخونه قفسه شوینده ها از طرفم ببوسش
بابا و مامان آروین کوچولو
23 بهمن 93 10:18
خیلی ماهی شیطون بلا
✿ مه آ سا✿
23 بهمن 93 11:13
مرسی که اومدی پیشم بازم بیا
مامان مهدیس
23 بهمن 93 11:23
عطرین بچه ی دوستمونه مهسا جون ما ساری فامیل نداریم غریبیم همه اصفهانن
زیــنب (مامان)
23 بهمن 93 12:49
سلام عزیز دلم وای که چقدر حرص داره لباسا رو میگم آخه نگار من هم روزی 100 بار از این کارا میکنه خوش به حال مبینا جون که کلی با بزغاله ها خوش گذروند آفرین به دختر شجاع خالهست صورتی هم بهش خیلی میاد
اقازاده
23 بهمن 93 16:40
ای وای این بچه ها همش با کشو لباس ها مشکل دارن منم گرفتارم .انشاله همیشه برین تو روستا خونه آقا جون وخوش باشین
مامان فاطمه سادات
23 بهمن 93 18:51
عجب شیطونی شده این مبینای خوشکل ما
مامان الیار
23 بهمن 93 20:03
مامانی ناراحت نشه انشالله بزرگ می شه و عوضش رو درمیاره. الهی چه لباسای صورتی بهش میاد.
♥ایدا♥
23 بهمن 93 22:42
قربون این مبینا خانم خوشگل ناز من به منم سربزنید خاله جونم خوش حال میشم اپم با سوغاتی های مامان بزرگم
افسانه
24 بهمن 93 1:05
سلام عزیزم . خوبی ؟ آخی . مامانش دخملمون خب کنجکاوه ناراحت نباش خودش که بزرگ شد توی کارای خونه کلی کمکت می کنه ای جونم چه طوری دنبال بعبعیه می کنه . ناز دونه سلامت و خندون باشه دخمل ناز ما یه عالمه بوسش کن از طرف من و روشا
مامان مونا
24 بهمن 93 1:12
سلام مامان عزیز. چه عکسایی و چه لباسایی. خونه بابابزرگ خوش بگذرهههههه. کمد بهم ریختن هم که کار همه بچه هاست...! و چه آب و هوای عالییییی دارین. خوش باشین. ممنون که خبر دادی
عمه فروغ
24 بهمن 93 15:20
سلام عزیزم ای جونم هزار ماشاا.. به این دختر شیطون نمیدونم آخه این بچه ها از جون کشوها چی میخواند آرشیدا هم عاشق اینه که وسایل کمدها رو بیرون بریزه عزیزم خوشحالم که با ببعی ها بهت خوش گذشته
♥ مامان مهیلا♥
24 بهمن 93 17:06
ماشالله به مبینای نااز و خوشگل خوش به حال مبینا که رفتین روستا عکسا فوق العاده بودن
♥ نیکتا ♥
24 بهمن 93 17:17
ممنون از حضور گرمتون . راستی دوباره آپ شدمممم
❤ آرمیتا و آنیتا ❤
24 بهمن 93 17:21
چه دخمل خوش خنده و شیطونی ماشاالله خدا حفظش کنه عزیزم
مامان راحله
24 بهمن 93 22:23
ای دختر شیطون ...
مامان مهدیس
25 بهمن 93 0:19
خوبی مبینا جونم ؟
مامان بارمان
25 بهمن 93 8:43
سلام به مامان گل.بارمان هم روزی دو سه بار این کار رو میکنه.به نظر من جالبه.هم زمان هم دارن بازی می کنند و هم کنجکاوی و هم مشارکت در کار خونه.اگر این موضوع رو با یک روانشناس کودک مطرح کنی می گه این یعنی شما مادر خوبی بودی و به موقع نیازهای عاطفی کودکت رو برآورده کردی.من امروز اول هفته کاریم رو با دیدن عکسهای مبینا جون شروع کردم.واقعا چقدر قشنگ بودند یه عالمه آرامش با خودشون داشتند. چقدر اون عکسش که پشم های بع بعی رو می کشید جالبه. مثل مخترعین در حال کشف خلاصه کلی لبخند و آرامش به ما هدیه دادی ممنون. هزارررررررررر نا بووووووووس برای پرنسس مبینا
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
25 بهمن 93 12:08
سلام عزیزم مریم جون ممنون که اسمتو رو کردی به امید روزی که همه دوستان اسم واقعیشونو رو کنن ممنونم فدای مهربونیت عزیز دلم راستش خیلی مواضب انگشتامم که به چیزی نخوره ولی خیلی درد می کنه دوروز اول نتونستم حتی ظرفهامو بشورم از بس خون میومد قربونت برم شما بانوی فعال وزرنگ ونمونه اید ممنون شما همینکه اینقدر به من لطف دارید انگار تمام دنیا را بهم دادی وکمکم کردید مرسی گلم
مامان حديث
25 بهمن 93 13:03
سلام مامان جون و سلام به مبینایگلم عسل خاله خوبه؟؟؟ میبوسمت نازم
مامان حديث
25 بهمن 93 13:04
تو اون عکس اولیت با بع بعی ها خیلییییییی نمکی شدی دماغتو بخورم با اون قیافه ی ملوست گازت بگیرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی و بابایی دخمل طلا
25 بهمن 93 14:30
سلام دوست نازنینم یه عالمه بوس واسه دوست بامعرفتم و مبینای خوشگلم بووووووووووووووووووووووووووووووووووس بووووووووووووووووووووووووس
خاله جون
25 بهمن 93 14:30
سلام وب زیبایی دارید و ممنونم از اینکه به وب من سر زدید.خوشحال میشم که دوباره به وب من بیاین.یه پیشنهاد واستون دارم: در کشو هارو میتونید چسب بزنید تا مبینا نتونه اونا را باز کنه.
مامان مژده
25 بهمن 93 19:00
سلام عزیزم مرسی که اومدی به وبلاگمون دخملی خیلی ماهی داری ایشالله خدا برات نگهش داره
✿ مه آ سا✿
25 بهمن 93 19:41
عزیزم لطفا بیا پیشم
اتی مامان
25 بهمن 93 19:45
عزیززززم مبینای منمعلومه کلی بهش خوش گذشته با دنبال کردن این زبون بسته هاجیگرمی خاله...من عاشق این خرابکاری هاتونمولی عزیزم با خرابکاری هات مامانی کلی خسته میشه
مامان ریحانه
25 بهمن 93 20:46
مامان مهدیس
26 بهمن 93 2:36
عزیزم اپم...بیا ببین پستامو میپسندی
✿ مه آ سا✿
26 بهمن 93 3:41
ای جونم نی نی گل شما روز به روز داره ناز تر میشه خدا حفظش کنه عزیزم من آپم لطفا بهم لطف کنید و به وبم سر بزنید و برام نظر بدید برای پست جدیدم
مامانی
26 بهمن 93 14:07
خواهری خوبی مبینای شیطون چیکار میکنه
آیداکوچولو
26 بهمن 93 14:59
سلام مبینا جون خوبی منم عاشق شیطنت وورجه وورجه ام ولی خوب گاهی بزرگترا خسته میشن وعصبانی! خوش به حالت که رفتی روستا وببعی ها رو از نزدیک دیدی
مامان غنچه
26 بهمن 93 18:09
ماشالله چه دخمل شیطونی داری. خدا حفظش کنه
مامان الیار
26 بهمن 93 18:56
سلام خانومی. ممنون گلم کامل خوب نشده ولی انشالله کم کم داره میره. قربون شما.روی ماه مبینا جون رو از عوض من ببوسین.
مامان نازیلا
27 بهمن 93 8:03
سلام عزیزم مرسی که بهم سر می زنی دختر نازمون به جای من ببوس ایشالله خدا برات نگهش داره
مامان راحله
27 بهمن 93 11:05
__000000___00000 _00000000?0000000 _0000000000000000 __00000000000000 ____00000000000 _______00000 _________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 _________*________* _________*_______* __________*______* ___________*____* ____________*___* _____________*__*
مامان ناهید
28 بهمن 93 7:41
خصوصی عزیم
مامان آنیسا
28 بهمن 93 9:23
وای نگو خاله جون که منم دلم خونه
مامان اعظم
28 بهمن 93 9:25
سلام مامان مبینا جون. شما خوب هستین. متشکرم بله واقعا بچه ها مثل فرششته هایی می مونند که زمینی شدن و وقتی تو خواب هستند معصومانه ترند
مامان اعظم
28 بهمن 93 9:26
ببین چجوری دنبال بع بعیا کرده بیچاره بزا که از مبینا کوچولو انگار ترسیدن عزیزم عکسات عالیه
مامان سحر
28 بهمن 93 13:20
قربون مبینا جونم برم که اینقدر بلا شدهمامانش خسته نباشی علی احسان من الان فقط دوست داره هر چی در تو خونه هست رو باز و بسته کنهچه میشه کرداز راه دور می بوسمتون
مامان مهربون
28 بهمن 93 16:20
عزیزدلم چه دختر نازی
بهرامی
28 بهمن 93 16:47
عزیزم خیلی خوب درکت میکنم امان از این بچه ها که به هیچی رحم نمیکنن
raha
28 بهمن 93 16:53
سلام عکسای قشنگی گذاشتی ماشالله چقدر پرانرژیه
setareh
28 بهمن 93 17:13
سلام عزیزم .. خدا دخمل گلتو برات نگه داره .. خوشبخت و سعادتمند بشه .. چقدر جالبه که از حیوونا نمیترسه آفرین به این دخمل شجاع .. راستی شما هم اومدین تو وبم آمارگیر نبود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ درگیری پیدا کردم
مامان ناهید
29 بهمن 93 6:54
سلام عزیزم صبحت به خیر خوبید خوشید مبینا جون خوبه فدای قلب مهربون مریم جون وگل نازکم مبینا جون اینم ماچهای آبدار برا مامان ودخمل نازم
مامان ناهید
29 بهمن 93 6:57
راستی همون گوشی که همسری خودش انتخاب کرده بود برام گرفت نمی دونی چقدر خوشحالم کرد آخه تو دلم از همون گوشی خوشم اومده بود ولی گفتم نخر قیمتش بالاست دستش درد نکنه همونو خرید بعضی وقتها یه کارایی می کنه ادم کلی ذوق می کنهممنون از راهنماییت
مامان مهسا
29 بهمن 93 13:37
سلام عزیزم مرسی که اومدی به وبلاگمون
مامان ریحانه
29 بهمن 93 18:55
♥ نیکتا ♥
29 بهمن 93 19:57
سلام دوباره آپ شدم با مطلب جدیدم به منم سررررررربزنید
♥ایدا♥
30 بهمن 93 9:44
من قربون مبینا جون بشم
سيدفاطمه
30 بهمن 93 10:17
سلام عزیزم منم دوست دارم عشقمییییییییییییییییی
♥ نیکتا ♥
30 بهمن 93 15:26
_______@@@________@@_____@@@@@@@ ________@@___________@@__@@@______@@ ________@@____________@@@__________@@ __________@@________________________@@ ____@@@@@@___وبلاگتون خيلي قشنگه______@@ __@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@ __@@____________منتظر حضور گرمتون_______@@ _@@____________@@@@@@@@@@_____@@ _@@____________ هستــــــــم ___@@@ _@@@___________@@@@@@@______@@ __@@@@__________@@@@__________@@ ____@@@@@@_______________________@@ _________@@_________________________@@ ________@@___________@@___________@@ ________@@@________@@@@@@@@@@@ _________@@@_____@@@_@@@@@@@ __________@@@@@@@ ___________@@@@@_@ ____________________@ ____________________@ _____________________@ ______________________@ ______________________@____@@@ ______________@@@@__@__@_____@ _____________@_______@@@___@@ ________________@@@____@__@@ _______________________@ ______________________@اینم یک گل تقدیم به مبینای عزیزم
مامانی
30 بهمن 93 17:09
مادر ناهید
30 بهمن 93 19:05
وبلاگ خوشگلی دارین......مبینا جون رو ببوس بازم میام دیدنتون
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
30 بهمن 93 22:32
سلام عزیزم مریمی خوبید؟ مبینا جونم خوبه ؟ ممنون شما هم خوش باشید وخوابهای رنگین ببینید راستی مبینا تا ساعت چند بیداره (شبها)
✿ مه آ سا✿
1 اسفند 93 3:06
مرسی عزیزم که اومدی پیشم چرا عکس جدید از مبینا جون نمیذارید خوشحال میشم بیاین پیشم
مامان مهدیس
1 اسفند 93 3:27
چند روزی نت نداشتم اما حالا اومدم..چطوری عزیزم؟مبینا جون خوبه؟
ایدا
1 اسفند 93 11:06
وایییییی مبینا خوشگله رو نیگاه عزیزم به منم سربزنید خوش حال میشم اپم
مامان حديث
1 اسفند 93 12:42
سلام به روي ماه مبينا جون و مكامان گلش ظهر جمعه تون بخير دوست خوبم خوبين؟ دوستتون داريم بووووووووووووووووووووووس برا مبيناي شيطون
♥ نیکتا ♥
1 اسفند 93 15:58
سلام خاله جونم انشاالله شما هم بهترین جمعه رو داشته باشید ممنون از حضور گرمتون ♥ -♥ --♥ ---♥ -----♥ -------♥ --------♥ ---------♥ -----------♥ -------------♥ ,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’`
♥ نیکتا ♥
1 اسفند 93 16:18
بازم پیشم بیاید خوشحال میشمممم
مامان مهدیس
1 اسفند 93 23:57
عکس جدید بزار مامانی دیگه
✿ مه آ سا✿
2 اسفند 93 0:04
مرسی که اومدی پیشم خش ششحال میشم بازم بیاین
مامان اعظم
2 اسفند 93 12:04
سلام مریم جون. خوبی عزیزم. مبینا خوبه ناهار چی درست کردی؟ خخخخخخ شوخی کردم روز خوبی داشته باشی گلم
مامان نازیلا
2 اسفند 93 13:09
مرسی عزیزم که بهم سر زدی
مامان مهدیس
2 اسفند 93 17:06
سلام عزیزم خوبی؟مبینا جون خوبه؟بووووووووووووس
مامان فاطمه
3 اسفند 93 1:45
سلام عزیزم:مبینا خانم ما چکار میکنه ....زودی عکسای جدیدشو بذار دلمون تنگ شده برای وروجکمون
مامان مژده
3 اسفند 93 7:52
سلام خاله جون ملسی که اومدی به وبلاگمون ..بووووس برای مبیناناز نازی
♥ مامان معصومه ♥
3 اسفند 93 13:05
سلام آپم
مامانی و بابایی دخمل طلا
3 اسفند 93 14:46
سلام نازنین دوستم ببخش که کم سر میزنم حلما تازه چهاردست و پا میکنه خیلی شیطون شده دوست خووووبم خیلی دوستت دارم هروقت پیام هاتو میخونم خیلی امید میگیرم مبیناخوشگمو ببوووووووووس بازم منتظرت هستم دوست مهررررررررربونم
شبنم.س
3 اسفند 93 15:50
سلام عزیزانم،امیدکه سرحال وخرسندباشید،ازدور میبوسمتون
مامان مهدیس
3 اسفند 93 17:05
برای مامان جون و مبینای نازم...
✿ مه آ سا✿
3 اسفند 93 17:18
عزیزم دختری بلا شده نمیذازه بیاین بهم سر بزنید
مامی وانیا
3 اسفند 93 19:07
عزیزم دختر نازی دارین خدا براتون حفظش کنه ممنون که به وبلاگ دخترم سر زدین
مامان مهسا
3 اسفند 93 19:59
مامانی مبینا جون شما خیلی لطف داری واقعا ممنونم ازتون . لینکتون میکنم دوست گلم
مامان صفا
4 اسفند 93 19:40
سلام عزیزم ما خوبیم سرمون به خانه تکانی گرم.مامانی خودت چطوری؟مبینای خوشگل و ناز چیکار میکنه شیطون خاله؟
مامان آدرینا
5 اسفند 93 7:39
سلام دوست خوبم ماشالا به مبینای شیطون و ناز خیلی کاراش با مزه است ممنون که همیشه بهمون سر میزنی بوس
مامان خدیجه
5 اسفند 93 9:20
فدات بشم بهم سرمیزنی
ღمامانی پرنسس شان آیღ
5 اسفند 93 11:47
وای عزیزم چه عکسای نازی خدا حفظش کنه مبینا گلی روعزیزم مرسی که همیشه به یاد مایی فدای مهربونیت
مامانی
5 اسفند 93 11:53
سلام اجی جووونم خوبی ایشا.... مبینا گلم خوبم دلم براش تنگ شده اجی جون براش عکس بزار باااااااااشه ...مثل همیشه برای ماهم دعاکن بووووووووووووووووووس
مامان مهدیس
5 اسفند 93 16:32
سلام عزیزم خوبی؟؟؟؟مبینا جون خوبه؟؟؟چرا عکس جدید نمیزاری
مينا مامان اميرعلي
6 اسفند 93 15:02
آخي.........عزيزم چقدر ناز دنبال بع بعي ها ميدوه!!!!
مامان راحله
6 اسفند 93 18:19
_$$ __$$$ __$$$$__________________$ __$$$$$________________ $$ __$$$$$$$______________ $$$ __$$((▂))$$$____________$$$$ __$$$$$$$$$$_________$$((▂))$ __$$$'¤'¤'$$$$$______$$$$$$$$$ __$$$¤'¤'¤'¤$$$$___$$$$'¤'¤'¤$$$ __$$$'¤'¤'¤'¤'¤$$$__$$$¤'¤'¤'¤$$$ __$$$$'¤'¤'¤'¤'¤$$$ $$$'¤'¤'¤'¤'$$ ___$$$$'¤'¤'¤'¤'¤$$$ $$'¤'¤'¤'$$$ _____$$$$'¤'¤'¤'¤$$$ $$'¤'¤'$$$ __$$$$$_$$$'¤'¤'¤'¤$ $$'¤'¤$$ _$$((▂))$$$$$_$$$$$$$$$$$_O_O $$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$$_ _ $ $ $$$'¤'¤'¤'¤'¤'¤'¤'¤$$$$_$$___$ $ $$$$'¤'¤'¤'¤'¤'¤'¤'¤'¤$$$$_$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$ __$$$((▂))$$$$$_$$$$$ ____$$$$$$$_$$$$$ _________$$$$$ ______$$$
مامان مهدیس
7 اسفند 93 2:08
✿ مه آ سا✿
8 اسفند 93 4:20
عزیزم من آپم خوشحال میشم بهم سر بزنی و برام نظر بدی منتظر حضور گرمت در وبلاگم هستم
مامان فاطمه سادات
8 اسفند 93 16:11
مامان مهربون کجایین دلتنگتون شدیم
مامان الیار
8 اسفند 93 18:01
سلام مامانی گل.ممنون شما همیشه لطف دارین. الیار جونم جوشهای جدید دیگه درنمیاره.جوشهاش خسک شده ولی جاشون کامل نرفتهعزیزم روی ماه مبینا جونو از عوض من ببوس
مامان مهدیس
8 اسفند 93 23:31
طناز (مامان آروين)
9 اسفند 93 10:00
واي منم هواي روستا كردم. ياد كودكي هام افتادم. خانوم خوشگل خوش به حالت. بببببببببببوس. سلامت و شاد باشي.
مامان راحله
9 اسفند 93 15:27
سلام عزیزم ... مرسی که جویای حال بهار بودی .. بهار خوبه خدا رو شکر ... ان شالله مبینا جونم همیشه سلامت باشه
مونا
9 اسفند 93 19:36
سلام مامان مبینا. باباما هی میاییم و میریم و خبری از شما نیست.!ضمنا بافعال شدن بخش لینک وبلاگم لینک خواهین شد...منتظرتونم
آیدا و دوستاش
9 اسفند 93 20:01
مبینا جونم خیلی دوست دارم خیلی نازی خوش حال میشم به وب گروهی اشپزیمون سربزنید
شبنم.س
10 اسفند 93 11:15
مریم جون عزیزم شرمندم میکنی بخدا، سرم گرم کارهای عید خونه خودمو مامانم هست،ممنون که بیادمونی.
♥ نیکتا ♥
10 اسفند 93 18:56
سلام مادر مبینا جون مرسی که همیشه به من سر میزنید دلم برای مبیناخوشلگم تنگ شده آپ کنید بووووووووووس
مامان سحر
24 اسفند 93 19:47
مامان مبینا جون پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک میگم
مامان فاطمه
26 فروردین 94 13:13
سلام عزیزم مبینا جون خوبه....2ماهه که پست جدید نذاشتی خواهری ... بهمون سر میزنی ولی دلمون تنگ شده براتون آپ شدی خبر بده آبجی جون
مامان نوشين و بابا علي
31 فروردین 94 11:54
خیلی شجاعی خاله جون . چقد شبیه باباتی . شیطون بلا اون حیوونی ها رو اذیت نکن .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادر مبینا می باشد